نقطه چینها در خاورمیانه
مقاله
مقدمه :
دیگ آشفتگیهای خاورمیانه پس از چندین دهه جوشش، سرانجام سرریز شد. عراق در شرف ازهمپاشیدگی و تجزیه کامل است، از سوی دیگر جنگ داخلی وحشیانه در سوریه همچنان ادامه دارد. مصر دوباره به یک کشور عملاً نظامی تبدیل شده است و استقلال کردها نیز محتملتر از گذشته به نظر میرسد.
این اتفاقات به چه معناست؟ آینده منطقه چگونه خواهد بود؟ دیوید فرامکین، نویسنده کتاب «صلحی برای پایان تمام صلحها» در سال 2007 عنوان کرد: «خاورمیانه هیچ آیندهای ندارد». اما اتفاقاً من با این نظر مخالف هستم. به اعتقاد من آینده اصلی خاورمیانه اکنون آغاز شده است زیرا آن خاورمیانه پرکشمکش سابق که کارایی نداشت اکنون در مسیر بیبازگشت سقوط قرار گرفته است. درست مانند افسانه ققنوس که برای ظهور موجودی جدیدتر و جوانتر ققنوس پیر باید در آتش بسوزد و به خاکستر تبدیل شود، آشوبها و تشنج فعلی در سراسر خاورمیانه در نهایت موجب ظهور پایدارترین پیکرهبندی سیاسی در این منطقه خواهد شد. مسلماً دورهای از بیثباتی قبل از این رویداد وجود خواهد داشت.
امروزه دیگر سخن گفتن از نقض حاکمیت کشورهای مختلف توسط به ظاهر قدرتهای منطقه و جهانی ، به امر عادی بدل شده است . البته برخی از کشورها و گروه های شبه حاکمیت ، پا را فراتر از این گذاشته و علناً برنامه ها و سیاستهای خود را جهت تغییر مرزهای بین المللی کشورهای مستقل بیان می کنند .
تاریخ تحولات خاورمیانه در دهههای اخیر نشان میدهد که تأمین امنیت و ثبات، مهمترین اولویت کشورهای این منطقه و قدرتهای فرامنطقهای بوده است. در نیم قرن گذشته ترتیبات امنیتی متعددی در منطقه به اجرا در آمده است که هر کدام به دلیل عدم توجه به برخی از مؤلفههای مهم در خاورمیانه با شکست مواجه شده است. با فروپاشی شوروی، الگوی امنیت خاورمیانه که براساس مؤلفههای دوران جنگ سرد تدوین شده بود نیز از بین رفت و در نتیجه کنشهای این منطقه به شدت افزایش یافت.
بررسی تحولات خاورمیانه نمی تواند جای هیچونه شک و شبهه ای را در خصوص اجرای طرح های توطئه تجزیه ، باقی بگذارد . منابع منحصر به فرد انرژی و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک این منطقه سبب گشته رد پای سران کشورهای انگلستان ، فرانسه ، آمریکا در آن مشاهده شود .
طرح های چالش برانگیز و امنیت خاورمیانه
1 - عراق
طرح 3 دهه قبل رژیم صهیونیستی که در فوریه 1982 در نشریه کیفونیوم به عنوان یک طرح استراتژیک اسرائیل منتشر شده بود نشان می دهد که باید تعمق بیشتری در تحلیل اتفاقات رخ داده در سالهای اخیر در محدوده خاورمیانه به خرج داد . طرح خطرناک " تجزیه از نیل تا فرات "سندی است بر این زیاده خواهی ها . در فصل اول این سند به طرح تجزیه عراق با این کیفیت اشاره شده است : «عراق کشوری مملو از منابع نفتی است که گرچه درگیریهای داخلی در آن وجود دارد، اما این کشور در اولویت درگیری با اسرائیل قرار دارد و تجزیه آن برای اسرائیل مهم به شمار میرود، تجزیه عراق از این منظر حتی از تجزیه سوریه نیز مهمتر است، چرا که عراق در کوتاهمدت خطرناکترین تهدید برای اسرائیل است».
خالد الهبیشان در پایگاه خبری الشرق الجدید در این خصوص می نویسد " برنار لوئیس از چند دهه پیش یافته های خود را برای اجرای از هم پاشیدن وحدت قانون اساسی در تمامی کشورهای عربی و اسلامی به ویژه عراق به جا گذاشته است. این فرد به دنبال تقسیم کردن هر کدام از این کشورها به مجموعه ای از دولت های کوچک مبتنی بر رویکرد های فرقه ای و دینی و مذهبی شده است. وی این طرح ها را بر اساس نقشه هایی که در آن تجمعات مذهبی و فکری و دینی تقسیم شده است، توضیح می دهد. لوئیس این طرح را به برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان جیمی کارتر تحویل می دهد و وی نیز بر اساس آن جنگ دوم خلیج را آغاز می کند تا آمریکا بتواند مرزهای سایکس -پیکو را مجددا ترسیم نموده و هماهنگی بیشتری بین این مرزها با منافع صهیونیستی - آمریکایی در منطقه ایجاد کند . "
البته جدایی سازی بر مبنای مسائل مذهبی و طایفه گری که این روزها ، آمریکا بر طبل آن می کوبد، آنچنان هم قدیمی نیست . ریچارد هاس ، رئیس شورای روابط خارجی امریکا از طرفداران طرح “سایکس پیکوی جدید” است در این خصوص نظر جالب توجهی دارد ، وی در این باره می گوید: «سایکس پیکوی جدید در صورتی که اجرا شود امریکا را از باتلاقی که در عراق گرفتار شده و اکنون تا سوریه امتداد یافته است، نجات می دهد.»
طرح آمریکا برای تجزیه عراق به حوالی سال 2007 بر می گردد که در آن سال ایالات متحده ترک عراق را مشروط به تجزیه آن کشور کرده بود . سه کشور متشکل از شیعیان در جنوب ، اهل تسنن در مرکز و کردها در شمال در برنامه آمریکا از آغاز سال 2003 بود . برنامه ای که این روزها نیز به بهانه مبارزه با داعش و کمک مالی و تسلیحاتی به نیروهای عراقی ، ادامه دارد . کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا در پیشنویس بودجه سالانه دفاعی آمریکا که 27 آوریل آن را منتشر کرد، خواستار به رسمیت شناختن دو کشور مجزای سنی و کردستان شد . در این پیشنویس پیشنهاد شده است دستکم 25 درصد از کمکهای نظامی 715 میلیون دلاری آمریکا به دولت عراق برای مبارزه با پیکارجویان داعش به این دو منطقه اختصاص داده شود .
2- مناقشه اسرائیل و اعراب
منابع منحصر به فرد انرژی و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک این منطقهاستمرار درگیریهای داخلی بین جناحهای رقیب فلسطینی، نقض مکرر و تداوم تجاوزات اسرائیل علیه مردم فلسطین و نیروهای مبارز فلسطینی، شرایط جدید در سرزمینهای اشغالی پس از تسلط حماس برغزه و انحلال دولت وحدت ملی و از سوی دیگر موقعیت متزلزل دولت حاکم در اسرائیل پس از انتشار گزارش وینوگراد مبنی بر شکست ارتش اسرائیل در نبرد 33 روزه با حزبا... و فشار فزاینده دست راستیهای مذهبی و سیاسی بر اولمرت شرایط کاملاً متفاوتی را در این حوزه پر تنش به وجود آورده است. از سویی، اسرائیل با کمک حامیان فرامنطقهای خود واز سوی دیگر جناحی از فتح با رهبری محمود عباس و حمایت متحدان منطقهایاش از تمامی اهرمهای خود برای تحت فشار قرار دادن و به حاشیه راندن جنبش مقاومت حماس بهره بردند. ورود حماس به روندهای سیاسی و فرآیندهای انتخاباتی فصل تازهای برای تحولات آتی فلسطین گشود. اما تحمیل شرایط ناخواسته و ملزم نمودن حماس به پذیرش شروطی که با هویت تعریف شده جنبش مقاومت همخوانی نداشت، نمیتواند در آینده آرامش و ثبات را در سرزمینهای اشغالی برای این منطقه به ارمغان آورد.
با توجه به استمرار درگیریها در سرزمینهای اشغالی میتوان گفت که عدم توفیق ترتیبات فرامنطقهای در تامین ثبات و امنیت خاورمیانه، بیش از هر جای دیگر، این مناقشه خود را نشان داده است. استمرار این شرایط به دلیل عدم مشارکت تمامی قدرتهای منطقهای و نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین تاکنون قرین موفیقت نبوده است. لازم است به سه بحران فوق، تهدیداتی که در سالهای اخیر در منطقه رو به گسترش است مانند رقابتهای تسلیحاتی میان دولتها، گسترش تروریسم، اختلافات قومی و تلاش برای ایجاد درگیری میان شیعه و سنی را اضافه نمود که موجب بیثباتی و ناامنی بیشتر در منطقه خواهد شد.
امروزه در خاورمیانه شاهد یک رشته تحرکات و رخدادهای خطرناک هستیم که میتواند این منطقه را به تدریج به لبه پرتگاه یک جنگ خطرناک و درگیری همهجانبه سوق دهد. مسائلی مانند تروریسم گروهی و دولتی یکی از تهدیدات ملموس میباشد که خاورمیانه را به شکل کانون این تهدیدات بینالمللی در آورده است. اشتباهات عمده آمریکا در عراق تحت عنوان مبارزه با تروریسم عملاً این کشور را به صورت به یکی از کانونهای اصلی تروریسم تبدیل ساخته است. تهدید عمده دیگری که یکی از پیامدهای مستقیم سیاست آمریکا در عراق میباشد، افزایش تنشهای قومی در این کشور و برخورد میان شیعیان و اهل تسنن در این کشور است که ابعاد خطرناکی به خود گرفته است. از اینرو ضرورت کنترل و جلوگیری از گسترش این تنشها باید یکی از اولویتهای اصلی کشورهای منطقه قرار گیرد.
نقش ایران در تحولات خاورمیانه
ایران در شرایط توازن منحصربهفردی قرار دارد و قادر است پس از دوره تجدید تعادل و آرایش جدید خاورمیانه به ایجاد ثبات در این منطقه کمک کند. ایران میتواند به افغانستان در جهت مقابله با فتنه و آشوبهای پاکستان یاری رساند و کمکهای مورد نیاز عراق و سوریه را در اختیار این دو کشور قرار دهد تا از اشغال سرزمینهای خود به دست دولت اسلامی عراق و شام موسوم به (داعش) جلوگیری کنند. ایران همچنین میتواند امنیت را در خلیجفارس تأمین کند و از طرفی هم بازیگر اصلی در موضوع لبنان است. این به معنی انکار این موضوع نیست که ایران با حمایتهای خود از گروههایی مانند حزبالله مشکلاتی را ایجاد کرده است اما در عین حال کنترل نسبتاً شدیدی بر روی این گروهها دارد. بعلاوه، این گروهها از لحاظ سازماندهی و ایدئولوژی بسیار منسجمتر از گروههای تندرو شبهنظامی سنی هستند، گروههایی که معمولاً مستقل عمل کنند. در هر صورت، گروههای شبهنظامی همراه با ایران، چه شیعه و چه غیر شیعه، در مقایسه با گروههای شبهنظامی سنی بسیار واقعگرایانهتر و میانهروتر عمل میکنند.
نتیجه گیری
ایران به واسطه انسجام و حالت طبیعیاش اساساً مأمن ثبات در میان کویر کشورهای ضعیف منطقه است. با این حال با به حاشیه راندن ایران، آمریکا مانع از ایفای نقش سازنده این کشور در منطقه و تقویت رقبای سنی ایران به ویژه عربستان سعودی شده است. تلاش برای منزوی کردن کشور مهمی مانند ایران از ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه درست مانند تلاش برای دستیابی به استراتژی در شرق آسیا بدون در نظر گرفتن چین است. نهایتاً، عربستان سعودی و متحدان سنی این کشور در خلیجفارس نسبت به ایران تهدید بزرگتری برای ثبات منطقهای محسوب میشوند، چرا که آنها کشورهایی ضعیف و بیثبات هستند. از همه مهمتر، این کشورها با رواج برداشتهای افراطی از اسلام و حمایتهای مالی خود، موجب ایجاد و گسترش گروههای رادیکال و افراطی شدهاند که موجب بیثباتی در کشورهای منطقه از پاکستان تا عراق شدهاند. در نهایت، هم ایران و هم آمریکا در رویارویی با این خطر در شرایط یکسانی قرار دارند. حقایقی از این دست به این معنا هستند که مسئله هستهای تا مدتها کنار گذاشته میشوند.
در خاورمیانه جدید ایران و آمریکا متحد یکدیگر نخواهند بود. این امر برای دو کشور نه ممکن است و نه مطلوب. با این حال، همانطور که بحران کنونی عراق نشان داده است، با همسو شدن منافع ایران و آمریکا، این دو کشور ارتباطات بیشتری را برقرار خواهند کرد. در سالهای آینده ایران و آمریکا بیش از پیش در راستای اهداف مشترک خود همکاری خواهند کرد و ایران نقش اصلی در شکلگیری خاورمیانه جدید ایفا خواهد کرد و این در حالی است که همکاری با آمریکا در مقایسه با یک دهه پیش افزایش مییابد.
- نقش آفرینی ایران در نظم جدید جهان ، صلاح الدین قائم پناه ، مرکز تحلیل و خبر سیاسی باصر
- نقش مهم ایران در آینده خاورمیانه ، آخیلش پیالاماری ، مجله دیپلمات
- تحلیل تهدیدهای امنیتی داعش وبحران خاورمیانه بر نقش منطقه یی ایران ، عزیز عباسی ، روزنامه اعتماد
- ایران در موازنه جدید خاورمیانه ، دکتر محمود واعظی ، مرکز تحقیقات استراتژیک
» مطلب بعدی : عربستان در باتلاق یمن خواهد ماند ؟
» مطلب قبلی : خبرنگاری شهروندی 1